جدول جو
جدول جو

معنی تخته کشیده - جستجوی لغت در جدول جو

تخته کشیده
(تَ تَ / تِ کَ / کِ / دَ / دِ)
گسترده شده از تخته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تخته کشیده
گسترده شده از تخته
تصویری از تخته کشیده
تصویر تخته کشیده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سختی کشیده
تصویر سختی کشیده
کسی که رنج و زحمت بسیار دیده، کسی که در فقر و تنگ دستی به سر برده
فرهنگ فارسی عمید
(فَ یِ تَ / تِ)
پریشان و تنگدست. (ناظم الاطباء). مشقت دیده. مصیبت زده:
کنون دانم که آن سختی کشیده
بمشکوی ملک باشد رسیده.
نظامی.
چه جویی ازمن سختی کشیده
ز آسانی بدشواری رسیده.
نظامی.
هر کجا سختی کشیده و تلخی چشیده ای را بینی خود را بشره در کارهای مخوف اندازد. (سعدی). و مردم معزول و سختی کشیده را باز عمل فرماید. (سعدی) ، مظلوم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سختی کشیده
تصویر سختی کشیده
آنکه مدتها تحمل سختی کرده، مجرب آزموده، پریشان تنگدست، مظلوم
فرهنگ لغت هوشیار